سلام!
خدا قوت هم پایه ای...
کم نیار
لامصب این 10 روز پدسّـگ خیلی دیر می گذره! خدایی قبول داری؟
مگه این تابستون مــــــیرسه؟
دیگه کم کم دارم جلز ولز میکنم ...
قشنگ صدای کباب شدنم رو میشه شنید، آخه 2-3 تا امتحان رو علنا ر#دم!
ینی یه چیزی میگم و یه چیزی میشنوی...
خدا شاهده امتحان ادبیات رو که دادم ؛ بسته بودمش رو 18 یا 17 بعد همیجوری با گذشت زمان جوابا رو که از بچه ها میشنیدم نمرم با یه شیب ملایم (نسبت به زمان) کم تر و کم تر میشد. طبق آخرین چیزایی که شنیدم باید 13-14 بشم البته تا الان...
ولی امید وارم تو مث من لش نباشی و وقتی که برگه رو جلوت میذارن، تند و تند با هر جوهری که رو کاغذ میاری نمره بِکنی از برگه!
کم نیار!
این پدسگ ها (چند روز باقی مونده!) دیر یا زود بالاخره میگذرن!
...
اصن بی خیال به چیزای قَشَن[گ] فک کن...
نمیدونم ولی کمه کم یه ماه تعطیلی رو شاخشه!
فک نکنم اینقد سریع کلاس تابستونی هارو شروع کنن!!
راستی قراره چی کار کنی تو تابستون؟
من که مث پارسال میشینم تو خونه و از پایه تلوزیون و کامپیوتر و... تکون نمی خورم!
مرا از زخم بستر باکی نیست!
اصن داشتیم مورد ریشه زده بود تو صندلی کامپیوترش و همچنان با استقامت دانلود میکرد! دیدم که میگما...
بچه ها میگفتن یه چیزی تو این وبلاگتون بذارید دیگه حوصلمون سر رفت منم چیزی گیر نیاوردم گفتم یه سری اراجیف بگیم که دست خالی از وبلاگ نرید!
خلاصه دیگه اینم درد و دل ما بود فک کنم سرتونو درد آورده باشم ..
یاعلی